درباره سماموس

سماموس بام گیلان

بیوگرافی قله سماموس

باورهای نادرست دربارۀ سُماموس
از گذشته‌های دور دربارۀ کوه سُماموس چندین باور اشتباه وجود داشته‌است:
الف- ناشناخته بودن (پیدای ناپیدا)
1. در مقالة «‌پاسخ به نقد مقالۀ گیل‌گمش- کهن‌ترین منظومۀ حماسی بشر مندرج در گیله‌وا ، شمارة 84 » نویسنده در پی‌نوشت شمارۀ سوم این نوشتار می‌نویسند: «بلندترین قلۀ کوه رشته‌کوه‌های البرز در گیلان (دلفک یا دُرفک‌) نام دارد» (گیله‌وا شمارة 85 صفحه 44)‌.
2. در واژه‌نامۀ گویش گیلکی به‌انضمام اصطلاحات و ضرب‌المثل‌های گیلکی‌، در توضیح واژه دلفک می‌نویسند‌: «‌دلفک، دور‌فک‌، دُرفک‌، دال فک یا دروک بلندترین کوه گیلان است» در ضمن در ادامة نوشتار «‌در زمینۀ بلندی قلة این کوه ارتفاعات متفاوتی ذکر کرده‌اند‌، بلندی آن در (‌گیلان در گذر گاه زمان‌) 3500 متر‌، در سفرنامة بهلر 2770 متر‌، (ولایت دالرمرز رابینو ) 2400 تا 3000 متر مذکور رفته است‌»‌ (صفحة 213).
3. در کتاب ارزشمند نام‌ها و نام‌دار‌های گیلان، محقق ارجمند در تعریف دُرفک آورده است «‌دُرفک‌، دلفک نام یکی از بلندترین کوه‌های‌ گیلان است با ارتفاع 3500 متر در بخش امارلو جانب شرقی سفیدرود‌» (گیلکان، 1370‌، صفحة 240)‌.
4. در منبع جدیدی همچون سیمای فرهنگی میراث فرهنگی گیلان‌، گردآوری و تدوین اداره کل آموزش انتشارات و تولیدات فرهنگی سازمان میراث فرهنگی کشور، 1380، که برای آشنایی با گیلان و مناطق دیدنی آن برای گردشگران و خوانندگان غیربومی‌ چاپ شده این اشتباه به چشم می‌خورد «‌از قلل مهم و مرتفع این رشته‌کوه می‌توان از کوه‌های دلفک یا دلفک با ارتفاع حدود 3500 متر در شهرستان رودبار و قاتشکوه در املش با ارتفاع حدود 3000 متر یاد کرد».
5. در کتاب گیلان‌، گروه پژوهشگران ایران‌، چاپ 1375‌، در بخش سیمای طبیعی‌، ویژگی‌های پیکر‌شناسی واحد کوهستانی از يک‌سو «… در منطقه گیلان‌، مرتفع‌ترین قله بیش از 3250 متر (‌تالش شمالی‌) ارتفاع ندارد…» (صفحة 77). از ‌سوي ديگر در بخش‌ نواحی مرتفع کوهستان‌های گیلان اظهار شده که‌: «مرز شرقی این کوهستان‌ها را، کوه خشچال تشکیل می‌دهد‌، که ارتفاع بلندترین قله آن نزدیک به 3600 متر است که مرز شرقی حوضه آبریز پل‌رود را تشکیل می‌دهد و مرتفع‌ترین قله استان گیلان نیز می‌باشد‌» (صفحة 81) و اعلام نشده که دقيقاً اين قله کجاست.
6. در کتاب جغرافياي استان گيلان که اصولاً وظيفه دارد جغرافياي اين استان را به فرزندان اين منطقه معرفي کند نيز متاسفانه در زمينة قلل مرتفع استان هيچ‌گونه اطلاعي ارائه نشده است‌ و‌ بر‌خلاف کتاب‌های جغرافیای استان‌های دیگر‌، بلندترین ارتفاعات استان را به دانش آموزان معرفی نمی‌کند.
7. در کتاب فرهنگ جغرافياي کوه‌هاي کشور‌ نيز به‌عنوان يک منبع مرجع معتبر در موردِ کوه‌هاي ايران‌، علي‌رغم نام بردن از بيشتر کوهاي گيلا‌ن‌، نا‌مي از کوه سُماموس ديده نمي‌شود‌ (جلد اول‌، ‌سازمان جغرافياي نيروهاي مسلح‌، 1379‌)

ب- سَماموس، سُمامُوس (سمام موس) يا سُمامُوز (سمام موز) و سُموموز؟
در بین بسیاری از کوه‌نوردان و طبیعت‌گردان خارج از منطقه و حتی مابین برخی از مردم شرق گیلان و غرب مازندان، تلفظ صحیح از کوه سُماموس دارای تضادهای شاخصی است. مشکل این تضاد نه‌تنها عدم رعایت نامِ صحیح این کوه بلکه در واکاوی نام‌واژة این کوه است.
در هر تحلیل در زمینۀ نام‌واژه‌ها، اولین قدم ثبت صحیح آن است. یعنی بُن‌مایة کار باید درست باشد، وقتی نام‌واژه‌ای در ابتدا در ثبت دچار مشکل باشد، چالش آغاز می‌شود. برای تفسیر و واکاوی نام‌واژه‌ی سُماموس نیاز به مقدمه‌ای کوتاه است. طی برداشت میدانی در زمینۀ نام کوه سُماموس در مناطق مختلف در شرق گیلان و غرب مازندران مشخص شد که این کوه را سُمام، سُمامس، سُماموس، سُموموز، سُمام‌موز می‌خوانند. این مسئله حتی در کتبی که در چند سال اخیر توسط برخی از پژوهشگران رامسری نگاشته شده‌، موردِ تائید قرار گرفته‌است. بنابراین برای تحلیل این نام‌واژه نباید مبنا را بر واژگانی با تلفظ‌های این‌چنینی گذاشت. سَماموس که بیشتر توسط فارسی‌زبانان و منابع به‌کار می‌رود و به کلی اشتباه است. نکتة جالب این‌که در یادادشت‌ها و سفرنامه‌های باقیمانده نیز بارها از نام کوه ُسمام، سُمام کوه و سُماموس نام برده شده است. نه سَماموس! وقتی نام‌واژۀ سُماموس با تاکید بر فتحه خوانده شود بدون تردید تفسیر آن هم به گونه‌ای دیگر خواهد بود. لازم به ذکر است نه‌تنها تلفظ س با فتحه اشتباهی رایج است، بلکه تفسیری که از این نام‌واژه ارائه می‌شود نیز جای تامل دارد. برای این‌که برای تفسیر این نام‌واژه از تلفیقی از زبان عربی و گیلکی استفاده می‌شود. سَما به معنی آسمان و موس به معنی نشیمنگاه، یعنی نشیمنگاه آسمان! این نام‌واژه از دو بخش تشکیل شده است. آن‌چه مسلم است میان این نام‌واژگان ثبت شده، سُمام، سُمامس، سُماموس، سُموموز، سُمام‌موز، چند چیز مشترک است، سین همراه با ضمه، سمام و موز یا موس.

ج- زیر آب دریا بودنِ قلۀ سُماموس
در میان مردم رامسر به‌ویژه کسانی که به کوه سُماموس می‌روند روایت و باوری وجود دارد که ریشه در یک برداشت اشتباه دارد. با‌توجه به این‌که بر روی قلۀ سُماموس، فسیل‌های صدف و گوش‌ماهی پیدا می‌شود، ایشان عقیده بر این دارند که در گذشته‌های دور، آب دریای کاسپین تا قلۀ سُماموس کشیده شده‌بود. این یک باورداشت غلط است. این اشتباه هم به این دلیل است که وجود صدف‌ها یابندگان را به این شک می‌اندازد که این صدف‌ها بازمانده دریایی بوده که عقب‌نشینی کرده و یا خشک شده است. اگر بخواهیم خلاصه و ساده این قضیه را واکاوی کنیم باید بدین‌گونه بدان پرداخت. وقتی می‌گوییم که منطقه‌ای زیر آب دریا بوده‌است. این مسئله دو شکل دارد. وجودِ فسیل در سنگ‌های رسوبی که معمولاً در محیط‌های دریایی دوران‌های زمین‌شناسی تشکیل می‌شوند امری عجیب نیست اما نکتة اساسی در این زمینه‌ این است که این رسوبات (سنگ‌های رسوبی) بعدها در اثر حرکت‌های درونی زمین (زمین‌ساخت) به شکل کوه‌ها ارتفاع می‌یابند. بنابراین فسیلی چون صدف می‌تواند در عمقِ لایه‌های رسوبی کف دریایی در میلیون‌ها سال پیش به دام افتاده و تبدیل به فسیل شده و همراه با عملکرد نیروهای زمین‌ساخت بعدی ارتفاع یافته و تبدیل به کوهی چون سُماموس شود. اما در یک حالت دیگر می‌توان منطقه‌ای را به‌عنوانِ مکانی زیر آب دریا دانست. همان‌‌طورکه می‌دانیم سطح دریاها، همچون دریای کاسپین در طول دوران‌های مختلف به‌دلایل مختلف طبیعی و انسانی دارای نوسان بوده‌است. این نوسان‌ها موجب می‌شود که بخش‌هایی از مناطق پیرامونی آن فراتر از مناطق ساحلی فعلی در زمانی‌های در زیر دریا بوده و سپس در طی زمان و پس از عقب‌نشینی آب دریا از آن خارج شوند. این مسئله در مقایس هزاره به شکل مشخص در وجودِ رسوبات و ته‌نشست‌های ساحلی در جنوب شهر رشت و کوهپایه‌های گیلان و رامسر مشاهده می‌شود‌ و نمودِ دهه‌ای آن پیش‌روی و پس‌رَوی آب دریا در دهه‌های اخیر به ویژه دهه 70 بوده است.
سوماموسا سوماموسا سوماموس
آب دریا بمه اوجه بومانوس
ای سُماموس که این اندازه بلندی
آب دریا تا آن جا آمد ولی از آن جا فراتر نرفته و در آن جا ماند و پیش روی نکرد.

د- وجودِ مدفن شاه کیایی بر روی قلۀ سُماموس
در مورد بقعۀ موجود بر روی قلۀ سُماموس، روایتی منتسب به دکتر منوچهر ستوده وجود دارد که نه دکتر ستوده که چنین فرضی را مطرح کرده برای ادعای خود مستنداتی ارائه کرده و نه دیگرانی که چنین مسئله‌ای را مطرح می‌کنند، بنابراین این انتساب الزاماً نمی‌تواند درست باشد. روایت بدین‌گونه است که بقعۀ موجود بر روی قله، مدفن شاه یحیی (کارکیا یحیی‌جان) از سادات کیایی ملاطی است. ظاهراً این «سیه‌سر» همان «سیه‌سر خرمه‌دشت» است که روی کوه سُماموس است. در این‌جا آستانه‌ای قدیمی است که باید گور «کارکیا یحیی‌جان» باشد. اما سیدظهیرالدین اشاره‌ای به کوه سُماموس نکرده و در این‌باره چنین می‌نویسد: «در این اوقات چنان رسانیدند که روز سه شنبه ۲۹ صفر موافق با هفتم مهرماه قدیم (سنه ۸۸۴) از تقدیر سبحانی طایر روح پاک حضرت شاه یحیی از قفس جسمانی طیران نموده و بر کنگره «ارجعی الی ربک» بنشست. انا‌لله و انا الیه راجعون و مغفور مرحوم را بنا بر وصیت که کرده بود همان‌جا به «گرجیان» به موضعی مشهور و ملقب است به «سیه‌سر» دفن کردند». مهم‌ترین دلایلی که می‌توان در ردِ این ادعا مطرح کرد، عدم امکان حفر قبر در دل بسترِ سنگی قلۀ سُماموس است. علاوه‌بر این‌که این رویه عمدتاً در مورد هیچ‌کدام از دیگر سادات کیایی دیده نشده است و مسوبق به سابقه نیست. عمدتاً سادات و شاهان کیایی، مقابری در جهتِ زیارت مردم می‌ساختند و بردن جنازة ایشان آن هم با فاصلۀ بسیار زیاد دور از ذهن است. مسئلة دیگر، بی نام بودن بقعه سُماموس است. شاهدان و بومیان منطقه همیشه از این بقعه به نام شاه سُمام و سُمام نام برده‌اند. تقی لپَاسَری، یکی از معدود افراد ساکن در جوار قلۀ سُماموس، عقیده داشت که تا چندین دهه پیش نه‌تنها این بقعه نامی نداشته، بلکه زمانی سیّد‌قاسم و امروزه سیّدعلی نامیده می‌شود.

هـ- جؤرده (جواهرده) جؤردشت (جواهردشت)
فراوانی صعود از آبادی‌های جواهرده و جواهردشت سبب تعامل فرهنگی و تبادلِ نظر میان مسافران و کوه‌نوردان با اهالی بومی شده است یکی از بحث‌های همیشگی در این ارتباط‌ها، تبادل آرا در زمینۀ نام‌واژگان پیش‌گفته است. برخی از مردم بومی بنا بر هر دلیلی با اصرار بر نام بردن از نام‌واژگان تحریف شدة جواهردشت و جواهرده سعی در تفسیر علت وجودی این نام‌واژگان دارند. حال با این‌که این نام‌واژگان در اصل جؤرده (جواهرده) و جؤردشت (جواهردشت) بوده‌اند. که تحلیل معنی آن‌ها در زبان گیلکی مستند بر موقعیت جغرافیایی و هندسی آن‌ها است، یعنی دهِ بالایی و دشت بالایی. در استان گيلان ده‌ها محل و آبادی به اين نام‌ها وجود دارند مانند جؤرمحله، جير‌محله، جؤردشت، جيردشت، جؤرده، جيرده، جؤرکوه، جيرکوه، جؤرسر، جيرسر و… . هم‌چنين در مناطق کوهستاني شرق گيلان و منطقة اِشکِوَر‌ به‌ویژه در اطراف کوه سُماموس چندين آبادی به اين نام‌ها داریم: جؤرده (جواهرده) رامسر، جؤر‌دشت (‌جواهردشت‌) رودسر و جؤرده و جيردۀ اِشکِوَر عليا. آبادی‌های نام برده که همگی در اطراف و دامنه‌های کوه سُماموس قرار گرفته‌اند، همگی در ارتفاع 2000 متری قرار دارند.
آبادی جؤردشت (جواهردشت‌) از توابع دهستان سياهکلرود، شهرستان رودسر است، نام قبلي اين آبادی جؤردشت بوده و به‌خاطر تساهل برخي افراد و گذشت زمان به جواهردشت تبديل شده است.
ذکر دلايل زير به‌همراه منابع مکتوب لازم است:
1- جواهرده – جواهردشت کوه‌هاي رامسر، جئورده، ده بالا / جئوردشت، دشت بالا، جئور = بالا / جير = بالا (پاينده لنگرودي، محمود، 1372)‌.
2- در کتاب رابينو در بخش قرا رانکوه «سياهکلرود- ييلاق‌هاي جؤردشت در سه فرسنگي جنوب سياهکلرود واقع است». «چاجان: چايي جان هم ناميده مي‌شود. قسمتي از سياهکلرود است… در پشت دهکده ميان کوه‌هاي ييلاق‌هاي جؤردشت واقع شده است» (صفحة 445). دراین کتاب سعی شده مبنا بر اصل نام‌واژگان باشد.

موقعیت جغرافیایی تودۀ کوهستانی سُماموس

موقعیت جغرافیایی تودۀ کوهستانی سُماموس
«سُموموس»، «سُمام موز»، «سُمام»، «سُموموز»، «سُماموس (شاه سُمام)»، ‌«سوما‌ سیاه»‌، چه این اسامی ناشی از تفاوت‌های موجود در گویش‌های گویش‌وران زبان گیلکی در نقاط مختلف گیلان و مازندران باشد و چه در نهایت اسامی متفاوت، همگی نام کوهی هستند که امروزه بیشتر به سُماموس معروف است (هرچند متاسفانه در میان خیلی از افراد اسم این کوه با فتح روی سین، سَماموس خوانده می‌شود). کوهِ سُماموس در البرز غربی واقع شده است. هرچند از دیدگاه ارتفاع، این کوه الزاماً یک کوه شاخص از قلل البرز حتی در البرز غربی محسوب نمی‌شود. بااين‌حال، شرایط و ویژگی‌های طبیعی و انسانی این کوه سبب شده که از شهرت بسزایی برخوردار باشد. یکی از دلایل این شهرت، قرار گرفتن این قله در جایگاهِ مرتفع‌ترین قلۀ استان گیلان است. اين كوه با موقعیت”‌26 َ50°36 عرض جغرافیایی شمالي و “‌03 َ23°50 طول جغرافیایی شرقی، در شرق استان گیلان هم‌مرز با استان مازندران و در میان شهرهای رامسر، چابکسر، واجارگاه و رحیم‌آباد واقع شده است. سُماموس با ارتفاع 3703 متر دارای سه قلّه به نام‌های کوچِ سُموموس (سُماموس) و پیلِ سُموموس (سُماموس)، کوچ سُموموس (سی پُشت) است(شکل 5 و 6 و جدول.1). آبادی‌های جؤردشت (جواهردشت) در شمال، وَپَرسر، چَلمرود، نیلو، زورزومه، جیرکُل، سَجیران، گرمابدشت، لیماگوابَر، لیما، لیما‌گوابَر‌، لیماچال، تَرپو، آسیاب دره، سنگ بُنک، نرکی، کیارمش، فَکش، آب دَبو‌چال، کاکرود، کلایه پهلو، سلیمان چَپر، چِشان، سُرخانی و پَرچ‌کوه در غرب، یاسور، دلیجان، سیاوش کوه، اُرکُم، شاهراج، عروس‌محله، گرجان سو، چاکان، قاضی‌چاک، ویشکی، جؤرده و جیرده در جنوب‌غربی و آبادی‌های نمک‌دره، سَده‌، جنت‌رودبار،گَرس‌ماسَر و جؤرده (جواهرده) در شرق و جنوب‌شرقی آن قرار دارند. علاوه‌براین آبادی‌ها‌، ده‌ها سرای گالشی و مناطق ییلاقی معروف بر روی دامنه‌ها و یال‌های این کوه واقع شده‌اند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان از، سراهای گالشی چون لَپاسَر، داغوله، رَیزینه‌بُن، میان‌کلام، اَزاردره، مین‌خانی، سَرچاک، تَکلَش، سی‌پُشت، لَزنه‌چاک، نی‌دشت، پَس کلاسی و هفت‌خانی که از مجموعۀ ییلاق‌ها جنوب و شرق کوه سُماموس هستند و همچنین در دامنۀ‌ شمالی از غرب به شرق می‌توان از ییلاق‌های راشه، وَنه‌سان، جُومه‌کونه، علم‌سَرا، جؤرکلام‌چال، اِسپی‌تَله‌بن، زونوگویه، چنارچال، دورگه‌دشت، اِسل‌وار، سوسولات، سه‌سر‌لات، کیلاش‌پُشته، روگانی، سوته‌پشته، کَل‌کوه، مین‌سَرا و زَرکموس را نام برد. در تودۀ کوهستانی سُماموس، صخره‌هایی وجود دارد که به‌دلیلِ شکل‌شان دارای شهرت هستند، که می‌توان از «شیرکش» در مسیر جؤردشت (جواهردشت) به توکه‌سَر در حوالی قلۀ سُماموس، «گیشه‌تله» ‌و «نقاره‌تله» ‌در خط‌الراس جنوب‌غربی چنارچال و «شیر‌کش» در شرقِ قلۀ سُماموس در شمال‌غربیِ روبارکش و «تیر بزه سنگ» در مسیر سُماموس به بُزابن نام برد. علاوه‌براین، دو آستانۀ بر دو قلۀ عمدۀ آن وجود دارد. آستانۀ سیّدعلی و آستانۀ دیگر بر مرتفع‌ترین نقطۀ یال غربی آن، بر کوه سی‌پُشت.

از دیدگاهِ جغرافیایی سیاسی و تقسیمات اداری، قلۀ این تودۀ کوهستانی در بخشِ رحیم‌آبادِ شهرستان رودسر، در دهستان اِشکِوَر سفلی واقع ‌است. بخش‌های مختلف این تودۀ کوهستانی، در دهستان‌های مختلفی گسترده شده است با این توضیح که ورود به مباحث مرز‌بندی بخش و دهستان، شهرستان، برازندة یک سامانۀ طبیعی همچون کوهستان نیست. دامنه‌های شمالی آن در دهستان سیاهکلرود و اوشیان از بخش چابکسر، و بخش‌هایی از دامنۀ شرقی و جنوب‌شرقی آن در استان مازندارن‌، شهرستان رامسر، دهستان‌های سخت‌سَر و جنت‌رودبار قرار گرفته است .

تقسیمات سیاسی اداری و موقعیت قله سُماموس در آن (منبع: سازمان برنامه و بودجه استان گیلان).

سماموس در تقسیمات رسمی کشوری

سُماموس یک تودۀ کوهستانی به نسبه مجزا است. به‌دلیلِ جدایی نسبی بدنه و خط‌الراس اصلی البرز و پیش‌آمدگی‌اش تا حوالی دریای کاسپین شکل منفرد آن به‌ویژه در بیشتر مناطق جلگة گیلان در مرکز و شرق آن خود‌نمایی می‌کند (شکل 13، 14 و 15). این تودۀ کوهستانی منفرد، در دامنه و جبهۀ شمالی خود بدون هیچ عارضة جغرافیایی دیگری، به سواحل کم‌ارتفاع و پست دریای کاسپین می‌رسد. این مسئله سبب شده جبهۀ شمالی این کوه با اختلاف ارتفاعی و نیم‌رُخی حدودِ 3800 متر، متفاوت از تمامی کوه‌های رشته‌کوه البرز از آستارا تا گرگان باشد. از دید یک ناظر در جلگه، چنین رُخی در کمتر کوهی مشاهده می‌شود. از سمتِ غرب این کوه به درۀ عمیق پُل‌رود (منطقۀ اِشکِوَر) و از سمت شرق نیز درۀ چالک‌رود منتهی می‌شود. بنابراین از سه رُخ شمالی، شرقی و غربی، این تودۀ کوهستانی آزاد از بدنۀ اصلی البرز است. تنها در بخش کوچکی از دامنۀ جنوب‌شرقی، این رشته‌کوه با اتصال به کوه بُزابن، با بدنۀ اصلی البرز در ارتباط است. این ویژگی جغرافیایی و توپوگرافیک را می‌توان به وضوح در نقشه‌ها، تصویر ماهواره‌ای و چشم‌انداز این کوه از مناطقِ مختلف جلگۀ گیلان مشاهده کرد

توپوگرافي (وضعيت ناهمواری)
گسترۀ کوه سُماموس شامل بلندي‌هاي خشن، سخت‌گذر، همراه با د‌ر‌ه‌هاي تنگ و ژرف است. این تودۀ کوهستانی دارای نزدیک‌ترین فاصله با درياي کاسپین بین تمام کوه‌های بالای 3000 متر رشته‌کوه البرز است. به‌طوری‌که فاصلۀ آن در خط مستقیم از قلة کوه به خط ساحلی دریای کاسپین ‌24 ‌کیلومتر است. ‌نزدیکی این کوه به دريا، نشان‌دهندۀ شيب خيلي زياد اين توده به‌سمتِ دريا (شمال) در يک فاصلة کوتاه و تغيیرهای شديد ارتفاعي در اين محدوده است‌.‌ يال‌هاي منشعب سُماموس خط تقسيم آب بين حوضة رودخانه‌هاي غرب مازندران و شرق گيلان مانند پُل‌رود، سُموش، اَژدها‌رود، صفا‌رود، چالک‌رود، کاکرود، خشکه‌رود، کوکورود و… مي‌باشند‌. تودۀ کوهستانی سُماموس یک تاقدیس مرکب است ، محور عمومی آن را می‌توان از یالی که در جنوب‌شرقی جادة رحیم آباد-‌اِشکوَر در محل آبادی گرماب‌دشت در درۀ پُل‌رود تا شمال‌غرب جاده رامسر-جؤرده (جواهرده) در محل پارک جنگلی صفارود ‌(‌پارک جنگلی آب معدن قرار دارد‌) پیگیری کرد. محور این تاقدیس شکل قوسی دارد که تحدب آن به‌سمتِ جنوب است‌. به‌طوری‌که محور آن از محل پارک جنگلی صفا‌رود با جهت ‌شمال‌شرقی-جنوب‌غربی تا قلۀ سُماموس امتداد یافته، ‌‌قله‌های چاله‌سَر، پُشتاور‌، اَرک‌سر، گبون‌، رورب‌کش روی این یال قرار دارند‌ ‌و‌ یال دیگر از خود قله با جهت جنوب‌شرقی-شمال‌غربی تا جنوب‌شرق آبادی گرماب‌دشت، محلِ تونل زیاز در جاده اِشکوَر، کشیده شده و قله‌های توکه‌سَر، ریزینه‌بُن، سی‌پُشت بر روی آن قرار دارند. قلۀ اصلی سُماموس در راس این قوس جای گرفته است‌. این تاقدیس مرکب توسط ده‌ها گسل از انواع مختلف و با جهات گوناگون به‌صورتِ عمود یا به موازات محورِ تاقدیس شکسته شده است‌. این مسئله در شکل‌گیری توپوگرافی این تودۀ کوهستانی نقش مهمی دارد‌. در این میان دو گسل، از بقیه مهم‌ترند. این دو گسل سبب بالاآمدگی این تودۀ کوهستانی شده است. گسل اول، راندگی سُماموس که ‌ از حوالی جنوب آبادی جؤردشت (‌سرای چوپانی دورگه دشت) شروع و با‌ جهت ‌ ‌شرقی-‌غربی یک دیواره و پرتگاه گسلی را در یال شمالی-شمال‌غربی در منتهی‌الیه حوضة سُموش به وجود آورده است‌. پرتگاهِ سنگی ‌گسل تا جنوب آبادی سَجیران کشیده شده است‌.
جنس سازندهای زمین‌شناسی کوه سُماموس از دیگر عوامل تاثیر‌گذار در شکل‌گیری توپوگرافی این کوه است‌. وسعت بزرگی از دامنۀ غربی، جنوب‌غربی کوه سُماموس (‌جاده اِشکوَر) از سازند‌های کنگلومرای جواهرده شکل گرفته است. در بسیاری از مناطق همچون اطراف آبادی‌های لیما، لیما‌گوابر، کاکرود و جؤرده، برون‌زدگی‌ها‌ و پرتگاه‌های سنگی از این واحد زمین‌شناسی تشکیل شده‌اند. اما سازندهای آهکی شکل‌دهندۀ پرتگاه‌های عظیم سنگی در تمامی ستیغِ خط‌الراس دامنه‌های غربی کوه سُماموس، به‌ویژه در شرق آبادی‌های لیما‌چال، تَر‌پو، آب دبو‌چال و شمال کاک‌رود و حتی تمامی دامنه جنوبی تودۀ سُماموس است‌. بنابراین بخش‌های از دامنه‌های سُماموس به پرتگاه‌های صخره‌ای ختم می‌شود، این مسئله علی‌رغم وجود یال‌ها و زمین‌های به نسبه هموار در جنوبِ قلۀ سُماموس است. به‌طوری‌که در محل کُلام داغوله در جنوب‌غربی قلۀ اصلی سُماموس چندین دریاچۀ فصلی از آب قله‌های اطراف در فصل بهار به وجود می‌آید‌. قلل محصورکنندة این عارضة کم‌شیب میان ‌کوهی که همگی ارتفاع بالای 3000 متر دارند شامل قلة سُماموس‌ (‌3703)‌ و لَزنا‌چاک ‌(3349) در شرق، کوه سوته‌سرا (‌3123)‌ و هفت‌خانی (3064) در جنوب و جنوب‌غربی، کوه اِلیه (‌3117) و سرخ (2778) در غرب و‌ ‌کوه‌های کشکی (‌2744)‌ شیر‌پشته (‌3022)‌ ریزینه‌بُن (2988) توکه‌سَر(‌3332) در شمال‌غربی و شمال است‌.
به‌دلیلِ غلبۀ سازندهای آهک توده‌ای خاکستری ژوراسیک و سنگ آهک اورتوبولین‌دار کرتاسه در دامنۀ جنوبی و به سبب توسعۀ انحلال آهک در این محدوده، شاهد شکل‌‌گیری دره‌های کانیونی در این بخش از دامنۀ کوه سُماموس هستیم. که از معروف‌ترین آن‌ها دره شی‌لی‌سَرا ‌در مسیر پَس‌کلا سی‌ به لَپاسَر است.

ادامۀ خط‌الراس‌های کوه سُماموس به‌سمتِ دریای کاسپین، مجموعه‌ای از کوه‌های جنگلی را شکل می‌دهد، که به شرح آن‌ها از شرق استان در مرز مازندران به سوی غرب تا درۀ پُل‌رود به‌عنوانِ مرز طبیعی پایانیِ یال‌های منشعب از سُماموس می‌پردازیم. این کوه‌ها مجموعة ارتفاعات جنوبی مناطق شرقی گیلان در چابکسر، اوشیان، قاسم‌آباد، سیاهکلرود، واجارگاه و رحیم‌آباد را دربرمی‌گیرد. یکی از خط‌الراس‌های اصلی کوه سُماموس، خط‌الراسی است که با جهت شمال‌شرقی از قله منشعب شده و تا کوه ایلمیلی در مرز گیلان و مازندران ختم می‌شود، این خط‌الراس میاناب رودخانه‌های صفارود رامسر و آچی‌رود (آچارود) را شکل می‌دهد. کوه‌های آن به ترتیب شامل وَژک، اَرک‌سَر، پُشتاوَر، ‌چاله‌سَر می‌‌شود. یال دیگری از همین یال از کوه اَرک‌سَر با جهت شمال‌غربی تا جنوب قاسم‌آباد سفلی کشیده شده که تَمشه‌کوه (تماشا کوه) بر روی آن، اولین کوه گیلان در شرق گیلان در ارتفاعات بدون پوشش جنگلی است. ارتفاع آن 2410 متر و ییلاق تَمشه‌کوه در شمال آن قرار دارد، پس‌از تَمشه‌کوه، یال‌ به کوه خَنم‌گردن ختم‌ می‌شود، آبادی‌های کِشمِت (‌و جیردشتان در شمال آن قرار دارد). در ادامة این خط‌الراس به کوه تارم‌کوه به ارتفاع 1714 متر می‌رسد. مجموعۀ کوه‌های فوق سرشاخه‌های رودخانه‌های آچی‌رود و خشکه‌رود است. پس از تارم کوه، خط‌الراس با کاهش ارتفاع حدود 400 متری به قلل پیلِ گیشار و کوچِ گیشار می‌رسد. جبهۀ شمالی کوه گیشار با شیبی مشخص و تند به درة سیاه‌لات قاسم‌آباد منتهی می‌شود. در جبهة رو به دریای کوه‌های البرز، اولین کوه استان گیلان بَلَک‌کوه به ارتفاع 377 متر در غرب رودخانۀ سورخانی است. ادامة جبهۀ رو به شمال، به کوه شاه‌سَرمَس به ارتفاع 482 متر در غرب آبادی سَرولات می‌رسد. از کوه‌های دیگر می‌توان از کوه‌های لَجین‌کی، تله‌سَر و اَژقله‌گردن بر روی میاناب رودخانه‌های مرسارود و کَوش‌کوه نام برد، این کوه‌ها در جنوب و جنوب‌شرقی آبادی گوزل‌بُن قرار دارند. این کوه‌ها بر روی خط‌الراسی قرار دارند که از شمال جؤردشت (جواهردشت) و نقره‌عباس با جهت تقریباً شمالی-جنوبی امتداد یافته است. آخرین کوه‌های منطقه قبل از رسیدن به دره پُل‌رود زَبیله‌گردن، در غرب گاج محمدگوابَر و قلعه‌گردن در جنوب‌غربی گوسفندگویه است.
به‌دلیلِ شرایط پیش‌گفته، با‌توجه به منتهی شدن کوه سُماموس به دره‌های ژرفی چون پُل‌رود (اِشکِور) در غرب، کاکرود و تُکامجان در جنوب، درۀ چالک‌رود در دامنه‌های شرقی و جنوب‌شرقی و همچنین جبهۀ بی‌عارضه و بلافصل آن در شمال رودروی دریای کاسپین، به سُماموس شکلی توده‌گونه و فلات‌وار داده است. در ایجادِ این شرایط توده و فلات‌گونه دو نکتة دیگر را باید در نظر داشت، اختلاف ارتفاع شدید و سریع در این تودة کوهستانی، به‌عنوانِ‌مثال در رُخ شمالی که به حدود 3800 متر می‌رسد و همچنین حالت دشت‌گونه‌ای در بخش‌هایی از این تودة کوهستانی در جنوب آن (مانند داغوله) وجود دارد. بنابراین نگاهی به نقشة توپوگرافی و شیب آن یا تصویر ماهواره‌ای آن، این حالت را کاملاً نمایان می‌سازد.

 

 

مسیر سبز سماموس

سماموس سیمرغ کوه های ایران